مطالب مرتبط:
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
چهارشنبه، 7 دی 1401 ساعت 11:062022-12-28سياسي

جان فدا| سیل بند سردار/ حاج قاسم آن روز عطر خاک باران خورده می داد


سیل خانه هایمان را بُرد.

رنج به رخمان کشیده شد و اشک، بی اجازه از چشم هایمان سُر خورد.

چطور بگویم؟ میدانی سر سفره ی ناهار نشسته باشی و یک دفعه درِ خانه ات با فشار محکمی باز شود یعنی چه؟ درِ خانه های خوزستان یک بار با فشار پوتین دشمن باز شد و یک بار با فشار سیل؛ هر دو تایش هم گند زد به حُرمتمان؛ مگرآدمیزاد چقدر توان صبوری دارد؟ یک تکه گوشت و پوست و استخوان را بگیر و صبح تا شب چکشش بزن، چی از آن می مانَد؟ جز یک لاشه ی له شده ی بی رنگ و رو که حتی به درد خوردن هم نمی خورَد! ما همان لاشه ها بودیم! له شده و بی رنگ و رو و بدون مغز استخوان! آن قدر به درد نخور و پوک که حتی وقتی آب، خانه هایمان را بُرد، با خنده های دیوانه وار رفتیم بالای پشت بام های خانه هایمان و خودمان به خودمان گفتیم به جهنم! ، می خواستی این ها را بشنوی؟ خب شنیدی، خیر پیش! شب ها اینجا زود تاریک می شود.

من هم شوهر یا پسر جوانی ندارم که تا سر جاده همراهی ات کند.

حکیمه صورت کشیده و آفتاب سوخته ای داشت با پیرهنی بلند و قهوه ای که گل های صورتی اش میان برگ هایی سبز می درخشید.

پشت سرش دویدم.

با عصبانیت یک مشت ارزن برای مرغ و خروس هایش پاشید و از شانه هلم داد! دوباره پشت سرش ایستادم: همه اش همین؟ پره های دماغش باز شد و نفس های گرمش به صورتم خورد.


برچسب ها:
آخرین اخبار سرویس:

جان فدا| سیل بند سردار/ حاج قاسم آن روز عطر خاک باران خورده می داد

جان فدا| سیل بند سردار/ حاج قاسم آن روز عطر خاک باران خورده می داد